با توجه به وضعیت اقتصاد جهان در سالهای گذشته و آنچه که در حال حاضر در حال رخ دادن است، به خوبی میتوان مشاهده کرد که چین، سردمدار و نخستین قدرت اِقتصادی جهان در سالهای آتی خواهد بود و حرف اول را در مسائل اِقتصادی خواهد زد و مسلما طی چند سال آینده، رشد و توسعه اِقتصادی چین بر همگان روشن و آشکار خواهد شد.
توسعه اقتصادی چین و رشد آن
چین در سالهای گذشته، با استفاده از ظرفیتهای داخلی و برنامهریزی کلان و همهجانبه، توانسته عرض اندام کند و قدرت خود را به رخ جهانیان بکشد و خود را بر همگان ثابت کند. کشور چین طی سالهای اخیر، با رشد اِقتصادی منحصر به فرد و طولانی مدت، خود را به راس هرم تمامی برنامههای نوین و پیشرو اِقتصادی رسانده و مصمم است که همین روند رو به رشد را نیز در سالهای آینده نیز ادامه دهد.
با توجه به استانداردهای برابری قدرت خرید، چین هم اکنون هم شماره یک است ولی وقتی که نوبت به ثروت ملی میرسد، آمریکا نسبت به چین برتری دارد و ثروت آن سه برابر ثروت چین است. این تخمین بر اساس اطلاعات بانک جهانی و سازمان ملل زده شده است، ولی به زودی چین به اِقتصاد شماره یک جهان تبدیل خواهد شد، که البته پیشبینیهای مختلفی در مورد زمان آن وجود دارد.
تفاوت بین درآمد و ثروت
نکتهی اصلی در اختلاف نظر دربارهی اقتصاد شماره یک جهان، تفاوت بین درآمد و ثروت است. تولید ناخالص داخلی و ارقام مرتبط با آن، جریان درآمد را اندازهگیری میکنند، مثل مقدار کالا و خدماتی که در یک کشور طی یک سال تولید و ارائه میشود و منظور از ثروت نیز، مقدار ذخایر کلی در یک کشور است که از اهمیت بیشتری برخوردار است. علاوه بر این، فاصلهی بین ثروت و درآمد معمولاً در کشورهایی که به مدت طولانی ثروتمند و با ثبات بودهاند، بیشتر است و از این جهت آمریکا بر چین برتری دارد.
محیط زیست و آب
دلیل دیگر ثروت بیشتر آمریکا نسبت به چین، محیط زیست سالم و برتر آن است، چرا که آمریکا آب و هوای پاکتر و مکانیزم سازمانی و اداری بسیار بهتری نسبت به چین، برای حفاظت از محیط زیست دارد. مخصوصاً شمال چین مدتهاست که با مشکل جدی آب روبرو شده است. اقدامات آمریکا برای حفظ آب منطقهی جنوب، بسیار بیشتر از آن چیزی بوده که چین برای شمال کشورش انجام داده است.
انرژیهای طبیعی و زمینهای حاصلخیز
آمریکا همچنین نفت و گاز بیشتری نسبت به چین دارد و وابستگی آن به واردات انرژی بسیار کمتر از چین است. همچنین آمریکا زمینهای حاصلخیز بیشتری نسبت به چین دارد و بزرگترین صادر کنندهی غذای جهان است. درست است که تولید نفت و غذا خود را در تولید ناخالص داخلی فعلی آمریکا نشان میدهد ولی ارزش بلند مدت این ذخایر که امنیت ژئوپلیتیکی ایجاد میکند، بسیار فراتر از رقم تولید ناخالص داخلی است. از طرف دیگر، چین مدتهاست که درگیر مشکلات آلودگی خاک است و مقابله با این مشکل از مقابله با آلودگی هوا هم به مراتب سختتر است.
تحصیلات و ساخت و ساز
یک دلیل دیگر برای ثروت بیشتر آمریکا نسبت به چین و برتری آن، تحصیلات بالاتر افراد جامعهی آمریکا است و بسیاری از موسسات برتر آموزش عالی جهان در آمریکا قرار دارند، در حالی که چین تنها چند دانشگاه برتر دارد. از نظر ساخت و ساز نیز آمریکا دارای خانهها و آپارتمانها و برجهای بسیار بهتری نسبت به چین است و بسیاری از این سازهها دهههاست که پابرجا هستند. بنابراین واضح و مبرهن است که بازار مسکن آمریکا نیز نسبت به بازار مسکن چین ارجحیت و برتری دارد.
کیفیت و غذا
یک برتری دیگر آمریکا نسبت به چین، ارزش سرمایههای شرکتی ناملموس است. برندهای آمریکایی در سراسر جهان شناخته شده هستند و همه، آنها را به کیفیت خوب میشناسند در حالی که در چین چنین نیست و در نهایت باید به این نکتهی مهم دریارهی غذا اشاره کرد که، درست است که غذای چین در سراسر جهان از محبوبیت خاص و ویژهای برخوردار است ولی این مزیت بیشتر شامل حال مهاجران چینی شده است نه مردم داخل چین.
حاکم بلامنازع دنیای اقتصاد
مطالب عنوان شده دربارهی چین و بیان مزیتهایی که کشور آمریکا نسبت به آن دارد، بدان معنی نیست که آمریکا میتواند با فراغ بال و خاطری آسوده به راه خود ادامه دهد و حاکم بلامنازع دنیای اِقتصاد باشد. چرا که با در کنار هم قرار دادن تمام این اتفاقات به نظر میرسد در سالهای آینده چین در کنار تداوم پیشرفتهای اِقتصادی، با رویکرد همکاری و نه تقابل، به دنبال تثبیت برتری اِقتصادی خود در جهان باشد.
تغییر تفکر اقتصادی
نقش اصلی توسعه و رشد اقتصادی در کشوری مانند چین را باید در گسترش مناطق آزاد، تغییر تفکر اِقتصادی و همسویی اِقتصاد ملی این کشور با اِقتصاد جهانی دانست. چین نمونهی بارز این تغییر تفکر هست. بنابراین راز موفقیت چین، در وحدت تصمیمگیری و حمایت قاطع دولت چین از اصلاحات اِقتصادی است که همسو و هماهنگ با اهداف مناطق آزاد است.
بازرگانی الینا مجری واردات کالا از چین